(ریچاردگری) یکی از هنر پیشههای مطرحهالیوود میباشد که در چند سال اخیر نه تنهادرحیطه بازیگری بلکه دراجرای کارهایبشردوستانه وخیرخواهانه به شهرت رسیده است.
ریچارد گری علیرغم سن بالای خود نسبت بهبازیگران جوان هالیوود بارها از سوی مجلاتخانوادگی وسینمایی به عنوان جذابترین ومعروفترین مرد تاریخ سینما معرفی شده است. قیافه جدی، صورتی استخوانی و لاغر اندامدرعین حال خوش اندام و موهای پرپشت اوسبب شده که دربرابر هنرپیشگانی چون(تامکروز) و (برادپیت)، جایگاه خود را از دستندهد و همچنان معروف و پروطرفدار بماند. دراین مقاله اشارهای به زندگی این هنر پیشه خاکصحنه خورده هالیوود خواهیم داشت.
پدر و مادری ایرلندی
(ریچارد تیفانیگری) در 31 آگوست 1949 در(پنسیلوانیای) آمریکا چشم به جهان گشود.والدینش اهل ایرلند بودند. پدر وی (هومر)کارمند شرکت بیمه و مادرش (دوریس) نقاشبود. ریچارد دومین فرزند خانواده به شمار میرفت.پس از ریچارد سه دختر و پسر به جمع خانوادهآنها پیوستند و به این ترتیب هومر و دوریسصاحب پنج فرزند شدند. این دو تمام تلاش خودرا برای ارتقاء سطح علمی وتربیتی فرزندانشانمیکردند. دوریس تا نیمههای شب بر روی بوم،نقاشی میکشید و تابلوهایش را به بازار شهر میبردتا بفروشد و پولی برای هزینه تحصیل فرزندانشبه دست آورد. هومر نیز با دست و پاکردن چندکار در شرکتهای مختلف بیمه سعی در بهترکردنوضعیت زندگی خانوادهاش داشت. ریچارد درمیان خواهر و برادرانش علاقه بیشتری به موسیقینشان میداد. در دوران ابتدایی به نواختن(ترومپت) رو آورد. و در این ساز تبحر پیدا کرد.ریچارد 9 ساله باترومپتی که پدر و مادرش برایتولد وی تهیه کرده بودند به مهمانیهای عصرانهدوستانش میرفت و همه را به دور خود جمعمیکرد و با به صدا در آوردن این ساز سببسرگرمی دوستانش شده بود. وقتی پا به دوران دبیرستان گذاشت، تصمیمگرفت به تمرین دریک رشته ورزشی نیز بپردازد تاخوش اندام و قوی شود از این رو به تمریناتژیمناستیک پرداخت و در این رشته ورزشیتوانست به موفقیتهای زیادی دست پیدا کند و درچند مسابقه شرکت کند و مقام بیاورد. ریچارد پسری مودب، کوشا و بذلهگو بود از این رودر مدرسه همه او را دوست داشتند و عضو انجمندانشآموزان و نماینده آنان در مدرسه شد.ریچارد از همان دوران کودکی اعتماد به نفسخوبی داشت و به سادگی به سخنرانی و نطق بیانمیپرداخت. همچنین عاشق اسکی بود و توانستبه ورزش اسکی بپردازد و در رده نوجوانان هم بهمقامهای زیادی دست یافت. او در سال 1967 از دبیرستان مرکزی(نورتسیراکوس) با نمرات عالی فارغالتحصیلشد او پس از فارغالتحصیلی جذب دنیایموسیقی شد و در چند کلوپ به نواختن ترومپتمیپرداخت و از این راه کسب درآمد میکرد.ریچارد در کنار نواختن موسیقی درچند نقشکوچک تئاتر نیز شرکت کرد و هنربازیگری خود رانشان داد. والدینش اصرار داشتند که ریچارد بهدانشگاه برود و تحصیلات عالیه خود را ادامهبدهد، اما از سویی دیگر هدف ریچارد درجاییدیگر بود، علاقه وی به موسیقی و تئاتر از همانزمان در وجودش موج میزد. اما خواستهوالدینش را هم باید در نظر میگرفت و به آنعمل میکرد. از این رو وارد مرحله دیگری اززندگی خود شد.
بازیگری هدف ریچارد بود
ریچارد به اصرار پدر و مادرش به دانشگاه(ماساچوست) رفت و در رشته فلسفه به تحصیلپرداخت. در سال اول دانشگاه با شرکت درمسابقات ژیمناستیک مقام اول را در میاندانشجویان به دست آورد.
و در گروه ارکستر دانشجویان عضو شد. او همهحواس و فکرش به ورزش و موسیقی بود وتوجهی به درس نداشت. ریچارد تا سال دوم رشته فلسفه پیش رفت اماادامه در این درس را نا ممکن میدید لذا درسشرا نیمه کاره رها کرد و به تدریس موسیقی راک وورزش ژیمناستیک پرداخت. و این عمل باعثشد تا مادر و پدرش او را به حال خود رهاکردند... تا به دنبال علاقه و خواستههایواقعیاش برود. ریچارد همچون پرندهای که از قفس آزاد شدهبود، وارد عرصه هنر و سینما شد. او در سال1970 در چند تئاتر و برنامههای کوتاه تلویزیونینقش اجرا کرد. گویی هدف خود را پیدا کردهبود. او میخواست، یک هنر پیشه شود لذا هرسختی را تحمل میکرد تا به هدفش دست یابد.اولین فیلم او (گریس) نام داشت که با شرکت دراین فیلم اعتماد به نفس خود را تقویت کرد! ریچارد با بازی در فیلم (جستجوی برایآقایکودبار) در سال 1977 به هالیوود راهیافت. وی با سفر به نپال درسال 1978 تحولی عظیمدر زندگیاش به وجود آمد. او در آنجا با آیین ومراسمآنها آشنا شد و به بحث و گفتگو با بزرگاندین (بودا) پرداخت. یک سال بعد به آمریکابازگشت و تئاتری با نام (تبت) نوشت که دربارهزندگی زندانیان بود او با اجرای این تئاتر در سال1980 جایزه تئاتر جهانی را به خود اختصاصداد. ریچارد تنها هدفش بازی در فیلم و تئاتر نبود بلکهمیخواست معضلات ومشکلات جامعه آمریکا راهم به تصویر بکشاند. وی با بازگشت به هالیوود در سال 1980 نقشکلیدی در فیلم (ژیگولوی آمریکایی) را بازیکرد و استعداد و قدرتش را در بازیگری به اثباترساند. سپس با بازی در فیلم (افسر و جنتلمن) در سال1982 ظلم و ستم نیروهای پلیس آمریکا نسبت بهسیاهان را به تصویر کشاند که با استقبال بسیار خوبمواجه شد.
سفر به هندوراس
(ریچارد) سپس سفری به هندوراس، نیکاراگوئه والسالوادور داشت. او در این سفر همراه یکپزشک به کمپهای آوارگان و مهاجرین سرمیزد. دراین مسافرت با نقاش اهل برزیل به نام(سیلیویا مارتینز) ملاقاتی داشت و در زمینهمشکلات و بیماریهای گرسنگان و ستمدیدگان بااین نقاش به گفتگو پرداخت و از وی خواست تاتصویر ظلم ظالمان را به روی بوم بکشد و بههمگان نشان دهد.
ریچارد مشهور شد
(گری) قرار بود در سال 1988 در فیلم(جانسخت) بازی کند، اما او جای خودش را به(بروس ویلیس) داد و از بازی در این فیلممنصرف شد.
ریچارد برای بازی در فیلم (زن زیبا) انتخاب شد. او در سال 1990 به همراه (جولیا رابرتز) در اینفیلم به خوبی ایفای نقش کرد این فیلم تاثیرزیادی بر قلب مردم گذاشت و نه تنها ریچاردبرنده بهترین بازیگر مرد شناخته شد، بلکه این فیلمنیز به دلیل موضوع تاثیر پذیرش بهترین فیلماعلام شد. وی برای بازی در این فیلم دستمزدکلانی گرفت. (گری) در سال 1991 با (سیدنی کرافورد) یکیاز هنرپیشههای زن هالیوود آشنا شد. آنان در 12دسامبر 1991 مراسم عروسی خود را در کلیسایپرسون در (لاس و گاس) بر پا کردند، اما اینازدواج دوام نیافت و در سال 1995 در حالیکهفقط 4 سال از زندگی مشترکشان میگذشت از همجدا شدند. سفرهای ریچارد به تبت و نپال ذهن و روح وی رادگرگون ساخته بود، لذا تصمیم گرفت در دینبودا تعمق بیشتری داشته باشد. و به مطالعاتبیشتری بپردازد.
علاوه بر این به همراه (آیشواریا رای) و(برادپیت) در فیلم (بودا) به کارگردانی (شکارکاپور) نقش مهمی را ایفا کرد. (ریچارد گری)سپس به دیدار (دالایی لاما) رفت. دالایی لامانیز شخصا از داستان فیلم (بودا) حمایت و برایسازندگان و بازیگران فیلم آرزوی موفقیت کردهاست. ریچارد گری بر این عقیده است که باروی آوردنبه دین بودا بهتر میتواند در چنین فیلمی ایفاینقش داشته باشد. ریچارد درسال 1999 با(کریلاول) هنرپیشه هالیوود ازدواج کرد کهحاصل این ازدواج یک پسر میباشد که در 6فوریه سال 2000 به دنیا آمد. نام او را(هومر جیمزجیگم) گذاشتند (جیگم) در زبان(تبتی) یعنی نترس و شجاع. ریچارد بارها به تایپه، هند و تایوان سفر کرد و بامشکلات مردم این سرزمینها آشنا شده است. او برای مبارزه و پیشگیری با ایدز به هند سفر کردهو برنامههایی ارائه داد، تا کمکی به بیماران کند. ریچارد به همراه (لینول ریچی) ترانهای را برایهشدار به گسترش ایدز در هندوستان تنظیم کردهاست. او قصد کمک به مبتلایان به ایدز را دارد.این هنرپیشه تمام تلاش خود را بکار گرفته تاجوانان هندی را از خطری که آنها را تهدیدمیکند، آگاه سازد. او میگوید: ما در هندبرنامههایی اجرا کردیم وتوانستیم از این راه پولکوچکی جهت مبارزه با ایدز به دست آوریم. ماوظیفهای به دوش داریم که بایداز عهده آن بهخوبی برآییم. ریچارد علاوه بر برگزاری کنسرتدر هند، در ارکستر گروه (لایو) لندن نیز شرکتکرد. در این کنسرت 50000 پوند بلیط فروختهشد. که ریچارد این مبلغ را به سازمان حمایت ازکودکان بیسرپرست و مبارزه با بیماری ایدز اهداکرد.
نکتههای جالب درباره گری
او در سال 1991 از سوی مجله People به عنوانیکی از پنجاه مرد تاریخ سینما انتخاب شد ودرسال 1999 در یک رایگیری از سوی مردم بهعنوان جذابترین مرد تاریخ سینما برگزیده شد.گری به هیچ عنوان گوشت نمیخورد وسبزیخوار است.